چشم از حدقه

برون‌چشمی (به انگلیسی: exophthalmos) بیرون‌زدگی کره چشم از چشمخانه را گویند. این مشکل اغلب در بیماری گریوز (نوعی پرکاری تیروئید) دیده می‌شود. سایر علل بروز این مشکل عبارتند از لوکمی ، سلولیت چشم ، گرانولوماتوز وگنر ، مننژیوما ، کیست درموئید و سندرم کوشینگ . میزان برون‌زدگی چشم با وسیله‌ای بنام اگزوفتالومتر سنجیده میشود.

دکترها چشم-از-حدقه

سوالات چشم-از-حدقه


با سلام و احترام من سره دو راهی یکی از مهمترین تصمیمات زندگیم هستم.ممنون می شوم در انتخاب بهتر به من کمک کنید.من دو انتخاب دارم.1)یک خواستگار سنتی از من خواستگاری کرده که از نظر شرایط زندگی وسع نسبتا مساعدی دارد .از نظر مذهب هم نزدیک به ماست ولی خلال صحبت هاشون گفتن من اولین توقعی و مهمترین توقعی که از همسر خود دارم از چارشنبه که مییام خونه تا اخره شب جمعه کامل در اختیار من باشد(جنسی).که من حقیقتا از این طرز بیان بسیار منزجر شدم.شاید در شرایطش پیش مییومد مشکلی نداشتم ولی این طرز بیان و در این مرحله واقعا باعث تنفرم شد. 2)من دو سال و نیم هست که با کسی دوست هستم از نظر اخلاقی و فرکانسی خیلی به هم میخوردیم تا این که دو ماه قبل به ایشون گفتم که من می خوام برای زندگیم یک تصمیم جدی بگیرم و اگر تو قصده ازدواج داشته باشی به نظرم پارتنر خوبی هستیم .ایشون گفتند ولی شرایط ازدواج رو ندارند ولی تلاش میکنند که فراهم کنند ولی معلوم نیست کی.الان مجدد به من بازگشتند و در این مدت یک کار خوب پیدا کردند و رسمی اقدام به خواستگاری کردند.پدر یکم سره اینکه سربازی نرفتن نگرانند و این که هم سن هستیم .ولی چیزی که من راجع بهش نگرانم تفاوت مذهبیمونه.من در جمع های خوانوادگی پوشیده لباس میپوشم ولی خوانواده ایشون این شکلی نیستند و ایشون هم به من گفتند اگر پوششت نزدیک خونواده من نباشه اذیت می شی .از نظر شرایط زندگی هم خانوادشون حمایت میکنند برای رهن یک آپارتمان خودمو خودش هم پس اندازامون هست .ولی مسئله تفاوت مذهبی و نگرانی ایشون میدونم مسئله بزرگییه.هیچ رابطه ای در طی این مدت هم نداشتیم ایشون خودشون به عقایدم احترام گذاشتند سوال :کدام یکی از این دو مورد انتخاب عاقلانه هست و به ازدواج موفق ختم میشه؟


سلام روز بخیر من ۳تا ازدواج ناموفق داشتم ولی هیچ فرزندی ندارم.ودلم همیشه میخواسته مادربودن و تجربه کنم و بخاطر وجود یک فرزند میخوام مجدد ازدواج کنم و درحال حاضر با یکنفر دوساله تو رابطه هستم و همو خیلی دوست داریم اما اون شخص میگن قصد ازدواج ندارن ولی خانواده من میخوان که من ازدواج کنم که بعدها تنها نباشم و یک مورد ازدواج دارم که چندساله به من پیشنهاد ازدواج دادن و از موقعیت خوبی برخوردارند ولی من علاقه ای بهشون ندارم و انقدر که درکنار دوستم خوشحالم درکنار ایشون فکر نمیکنم بتونم خوشحال باشم چون سنشون بالاست و کلا درایران بزرگ نشدن و میخوان از ایران بروند و خانواده من بخاطر شرایط و موقعیت خوبشون بمن میگن باایشون ازدواج کن میخوام بدونم نظر شما چیه کلا بین ازدواج کردن و ازدواج نکردن با این شرایط من کدوم بهتره درضمن من شرایط مالی خوبی هم ندارم و هیچ مهریه ای نگرفتم ودوستم بمن میگویند تا زمانیکه مجرد هستی من درکنارت هستم اما تنها ترس من تنهاشدن درسنین بالا و بدون پشتوانه بودنه نمیدونم چکار کنم


یکی از گزینه های زیر را انتخاب نمایید